در قرآن دو گونه از منت سخن به میان آمده است: 1. مثبت و ارزشی؛ 2. منفی و ضد ارزشی.
وقتی خداوند از منت خود سخن به میان می آورد آن را امری مثبت و ارزشی می داند و مثلا می فرماید: لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رسولا؛ خداوند هر آینه بر مومنان منت نهاد چون در میان شما رسولی را برانگیخت?.(آل عمران، آیه 164)
وقتی از منت مردم سخن به میان می آورد از آن بازداشته و نهی می کند؛ زیرا امری منفی و ضد ارزشی می داند و مثلا می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! صدقات خودتان را منت و اذیت کردن باطل نکنید.(بقره، آیه 264)
باید توجه داشت که واژه منت و ریشه آن به معنای «مَنَّ» به معنای «قَطَعَ» است. «حَبل مَنین» در قبال «حبل مَتین» است؛ «حبل مَتین»؛ یعنی با متانت و محکم، «حبل مَنین»؛ یعنی طناب پوسیده و مقطوع؛ چرا که «منون»؛ یعنی «مقطوع». وقتی خداوند بر بنده اش منت می گذارد، و نعمتی به او می دهد با این کار، نیازش را به دیگری قطع می کند. پس هر چه نعمت بزرگ تر باشد، این بی نیازی و قطع شدن قوی تر است. پس منت در اصل به معنای نعمت نیست، بلکه به معنای قطع کردن است؛ ولی چون نعمت الهی موجب قطع از دیگری است، به کنایه به نعمت بیاز کننده، نعمت می کنند. پس وقتی خداوند بر امت اسلام و اهل ایمان نعمتی چون رسالت پیامبر(ص) را قرار داد و ایشان را با این نعمت از دیگران بی نیاز کرد و نیازشان را قطع، آن را منت دانسته است. پس هر اندازه بینیاززدایی بیشتر باشد، آن نعمت عظیمتر است. بنابراین، آن نعمتی که نیاز را از همه جوامع بشری قطع میکند، نعمت رسالت است که خداوند از آن به منت بزرگ یاد کرده است؛ زیرا نیاز امت اسلام را به دیگران قطع کرده و بریده است.
اما منت انسان به دیگری به این معنا است که شما کاری می کنید که ارزش کارتان قطع می شود؛ وقتی می گوید: این کار را برایتان کردم ، با این سخن خود نعمت داده شده را بریده و قطع کرده است. پس وقتی می گویند: منت نگذارید، یعنی کاری نکنید و سخنی نگویید که آثار و برکات کار قبلی خودتان را قطع کنید و ببرید.